خددددداااا....
خداجونم دیگه کمکم دارم حرفایی رو میشنوم که داغونم میکنه ولی مجبورم لبخند بزنم یه بغض چندساله ای تو گلومه..وای از روزی که بترکه....خدایا چرا بهمن نمیاد من میییییییییییخوام برم...
[ جمعه 93/8/23 ] [ 10:12 صبح ] [ هستی کریمی ] نظر
خداجونم دیگه کمکم دارم حرفایی رو میشنوم که داغونم میکنه ولی مجبورم لبخند بزنم یه بغض چندساله ای تو گلومه..وای از روزی که بترکه....خدایا چرا بهمن نمیاد من میییییییییییخوام برم...